پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳  |  Thursday, 21 November 2024

دیباچه

کد خبر: ۴۹۹۲۱
تاریخ انتشار : ۲۰ : ۱۵ - ۰۵ آذر ۱۳۹۸
فاطمه شعبانی: «زهرا سعیدی» بازیگر پیشکسوت تلویزیون که اغلب او را در نقش مادری مهربان در فیلم‌ها و سریال‌های می‌بینیم متولد آبادان و بزرگ شده شیراز است. الفبای بازیگری را در سال‌های نوجوانی در اداره ارشاد شیراز آموخته و مدتی نیز در نمایشنامه‌های مختلف ایفای نقش کرده است، اما به احترام خواسته مادرش بازیگری را کنار می‌گذارد و ضمن دبیری به همسرداری و بچه داری می‌پردازد. از آنجا که همسرش «مجید افشاریان» از هنرمندان مطرح شیراز بوده طی تعطیلات تابستانی، در نمایشنامه‌هایی به کارگردانی افشاریان شرکت می‌کرده و از سال ۱۳۶۹ تا امروز در ده‌ها مجموعه تلویزیونی و فیلم سینمایی بازی داشته است. همه آن‌هایی که مجموعه «ستایش» را دیده اند بازی «سعیدی» را در نقش مادر «ستایش» به خاطر دارند. این شب‌ها شاهد بازی این بازیگر در سریال «به رنگ خاک» هستیم که از شبکه اول سیما در حال پخش است. این بازیگر معتقد است: «تلویزیون موضوع‌هایی را تصویب می‌کند که مورد علاقه مردم نیست و توجه‌ای به سلیقه مردم نمی‌شود و در نتیجه سریال با کلی زحمت و هزینه ساخته می‌شود، اما مخاطب زیادی ندارد.»
 
این یک نقص است که یک زن، با پوشیدن لباس محلی و زندگی کردن در فضای جنوبی بدون لهجه صحبت کند | به اکثر فیلمنامه ها جواب منفی می دهم!

شما غالبا در فیلم‌ها و سریال‌ها نقش یک مادر آرام و مهربان را بازی می‌کنید این آرامش شما از کجا می‌آید؟

(باخنده) یک مقدار زیادی اش به این برمی گردد که خیلی چشم طمع به مال دنیا ندارم. از طرفی من برای این نقش جا افتاده ام که نقش آدم‌های آرام را به من می‌دهند، در حالیکه می‌توانم نقش آدم‌های مضطرب، زیاده خواه و بدجنس را هم به خوبی ایفا کنم، اما متاسفانه پیشنهاد ندارم.

شما هم مادر، هم معلم و هم بازیگر بوده اید چطور این مسئولیت‌ها را مدیریت می‌کردید در حالیکه خیلی از بازیگران  می‌گویند ازدواج نمی‌کنیم و بچه دار نمی‌شویم تا به کارمان لطمه نخورد؟

من برای نسلی هستم که افراد به خانواده زیاد اهمیت می‌دادند و معمولا از فردی که ازدواج می‌کرد انتظار می‌رفت حاصل ازدواجش ۳-۴ تا بچه باشد، اما زمانه عوض شده و دیگر کسی سبکی که که ما به زندگی نگاه می‌کردیم، نگاه نمی‌کند.

این تغییر سبک زندگی خوب است یا بد؟

 هیچ چیز مطلق نیست نه خوب و نه بد است. زمانه و شرایط ایجاب می‌کند آدم‌ها حواسشان بیشتر به خودشان باشد تا دیگران و حاضر نباشند زندگی و آسایششان را فدای بچه‌ها یشان بکنند. همه اش بستگی به حال و هوای این روز‌ها دارد.

 خب شما به عنوان یک مادر چطور مدیریت کردید تا هم ۴ فرزند موفق داشته باشید و هم به کارهایتان برسید؟

واقعا نهایت از خودم مایه گذاشتن این وسط اتفاق افتاده است!

شما علاوه بر بازیگری نویسندگی هم می‌کنید و رمان «بی دل هوا» را با حال و هوای سال‌های دفاع مقدس منتشر کردید کمی درباره نویسندگی تان بگویید؟

من خیلی به ادبیات علاقه مندم و ادبیات یکی از علایق بسیار بسیار مهم اولیه ام بوده است. شرایطی که جنگ به ما تحمیل کرد و تجربیاتی که از آن دوران به دست آوردم باعث شد تصمیم بگیرم که آن جریان‌ها را به صورت رمان بنویسم. این کتاب اولین کتاب من و در قالب رمان نوشته شده است و داستان خانواده‌ای است که در جریان جنگ مجبور به مهاجرت می‌شوند. در کل اینقدر زمینه جنگ در ذهنم پر رنگ است که تا می‌خواهم دست به قلم بشوم ناخود آگاه در این زمنیه‌ها می‌نویسم از طرفی احساس می‌کنم دیگر خواننده امروز حوصله این مسائل را ندارد، بنابراین تصمیم دارم تغییر روش بدهم و با سبک و سیاق دیگر نوشتن را ادامه بدهم.

این روز‌ها شاهد بازی شما در سریال به رنگ خاک بودیم از این سریال بگویید؟

سریال به رنگ خاک ایپزودی است و بازیگران زیاد و قصه دور و دراز دارد و من برای  نقش  مادر یک بچه ناخلف و شیطون در جامعه سنتی انتخاب شدم. کلا زن‌های جنوبی را خیلی دوست دارم و به هوای اینکه می‌آیم و نقش زن جنوبی را بازی کنم قبول کردم در این سریال بازی کنم. اما وقتی که آمدم اصرار داشتند که به هیچ وجه از لهجه جنوبی استفاده نکنم و بدون لهجه نقش را بازی کنم! (البته من نباید نقص سریال را بگویم؟!)، اما به نظرم این یک نقص است که یک زن لباس محلی بپوشد و در فضای جنوبی زندگی کند و بدون لهجه صحبت کند البته همه بازیگران بدون لهجه صحبت می‌کردند آقای لفافیان اصرار داشتند من هم مثل بقیه بدون لهجه صحبت کنم! - این نظر کارگردان بود- به خاطر هماهنگی بین بازیگرها، چون اکثر بازیگر‌ها جنوبی نبودند برای اینکه یک لهجه ثابت را حفظ کنند سخت بود، پس به همه گفته بودند بدون لهجه صحبت کنند.

قبول دارید لهجه به باور پذیری سریال بیشتر کمک می‌کند و بدون آن سریال به دل مخاطب نمی‌نشیند؟

 دقیقا، این قضیه که بازیگر‌ها با لهجه تهرانی صحبت می‌کردند، اما در چنین فضایی زندگی می‌کردند من را هم به عنوان یک مخاطب اذیت می‌کرد!

با توجه به اینکه خود شما هم جنوبی هستید این سریال چقدر به مشکل جنوبی‌ها می‌پردازد؟

درست نمی‌دانم، اینقدر مسائل و مشکلات مردم در شهر‌های مرزی زیاد است مشکلاتی مثل بی پولی، بی کاری و از طرفی بی مهری مسئولین که باعث می‌شود مردم خیلی تحت فشار باشند. از طرفی یک سریال که تلویزیون با قوانین و محدودیت‌های که دارد فیلمنامه اش را تصویب می‌کند و ساخته می‌شود، نمی‌تواند به همه آن مشکلات بپردازد. مسائلی مثل قاچاق کالا و درگیری‌های بین ماموران و قاچاقچیان که خیلی رایج است و خیلی‌ها از بیکاری قاچاق می‌کنند و در این مسیر زخمی یا حتی کشته می‌شوند و خانواده هایشان داغدار می‌شود، اما نمی‌شود به این‌ها پرداخت.

 از میان سریال‌هایی که شما بازی کردید شخصا سریال «به رنگ صدف» را خیلی دوست داشتم خودتان کدام نقشتان را بیشتر دوست دارید؟

بله مادر ریحانه در به رنگ صدف که خیلی باور پذیر و همه چیز طبیعی واقعی بود من غیراز آن هم خیلی نقش‌ها را بازی کردم که دوستشان داشتم و باور پذیر بودند مثل مادر ستایش که شخصیت باور پذیری داشت یا نقش مادر جمشید در سریال نردبام آسمان، مادر روح الدین در سریال صنوبر... البته کار‌هایی را که قبلا کردم را بیشتر دوست دارم جدیدا وقتی فیلم یا سریالی را کاری می‌کنم و خودم نگاه می‌کنم خیلی خوشم نمی‌آید؟! به نظرم می‌رسد خیلی حرف برای گفتن ندارند قبلا فیلمنامه‌ها حرف برای گفتن داشتند. مثلا فیلم مریم مقدس که متن بسیار قشنگ و خوب و صریح نوشته شده بود که خیلی دوست داشتم. برای همین به تازگی اکثر فیلمنامه‌هایی که به من پیشنهاد می‌شود رامی خوانم جواب رد می‌دهم، چون به دلم نمی‌نشیند و دوست ندارم.

شاید دلیل عدم استقبال مخاطبان از سریال‌های ایرانی همین ضعف فیلمنامه‌ها باشد؟

دقیقا، در حالیکه می‌گویند مردم، چون سریال‌های ترکی و خارجی را می‌بینند تلویزیون ایران را نگاه نمی‌کنند، اما به نظر من اینطور نیست علتش این است تلویزیون ایران موضوع‌هایی را تصویب می‌کند که اصلا مورد علاقه مردم نیست و توجه‌ای به سلیقه مردم نمی‌شود و در نتیجه سریال با کلی زحمت و هزینه ساخته می‌شود، اما مخاطب زیادی ندارد.

شما جز بازیگرانی هستید که، چون عمل زیبایی نکردید نقش مادر به شما می‌خورد خیلی از بازیگران همسن شما به قدر عمل زیبایی کرده اند وقتی نقش یک مادر ۶۰ ساله را بازی می‌کنند مخاطب باور نمی‌کند، نظر شما درباره عمل‌های زیبایی بازیگران چیست؟

 نظر شخصی من است هر چیزی که قیافه آدم را از حالت طبیعی و عادی خارج کند خوب نیست. من عاشق سادگی و طبیعی بودن هستم.

  به عنوان سوال آخرخاطره یا بازخورد خوبی که از مردم گرفتید را برای ما تعریف کنید؟

الان حضور ذهن ندارم. اما مردم آنقدرنسبت به ما محبت دارند و آنقدر بزرگوارانه ما را تشویق می‌کنند و مورد محبت قرار می‌دهند که گاهی شرمنده می‌شویم. شخصا نیرو می‌گیرم وقتی می‌بینم کسی که نسبتی با من ندارد من را می‌بیند در حالیکه می‌تواند راهش را بگیرد و برود، اما می‌ایستد و احوال پرسی می‌کند و از نقش‌های من یاد می‌کند این برای من ارزشمند است.
منبع: دیباچه
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده
گفتگو دیباچه با رییس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان

شرکت ۷۰ طرح از ۱۹ استان در نمایشگاه جشنواره خوارزمی/منتخبین جشنواره، بدون کنکور وارد دانشگاه می‌شوند!

۰۹:۰۰  -  ۲۷ آبان ۱۴۰۳
گفتگو اختصاصی دیباچه با غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی

ما با کلاس‌های آزاد در دنیا ارتباط داریم/ سعی داریم با وزارت علوم همکاری داشته باشیم، اما این همکاری تاکنون رضایت بخش نبوده است!

۲۰:۴۲  -  ۲۹ آبان ۱۴۰۳
مجید اسماعیلی، نوازنده پیشکسوت ویولنسل در گفتگو با دیباچه مطرح کرد؛

ارکسترهایی که در کشورمان برگزار می‌شوند، هم ردیف ارکستر های کشور های دیگر هستند!

۱۴:۱۵  -  ۲۶ آبان ۱۴۰۳
مدیر کل اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هرمزگان در گفتگو با دیباچه خبر داد؛

نمایش گرگوربافی و تراش صدف‌های دریایی در نمایشگاه ملی صنایع دستی/ بندرلنگه به‌عنوان شهر ملی گلابتون، شناخته شده است

۱۳:۰۲  -  ۲۶ آبان ۱۴۰۳
گفتگو اختصاصی دیباچه با استاد فرهاد فخرالدینی، بنیان گذار ارکستر ملی ایران

عرصه موسیقی نیازمند حمایت دولت است و نباید به آن آسیب بزنند! / تِم سازی نمی‌تواند یک اثر موسیقایی را فاخر کند!

۲۰:۲۴  -  ۲۷ آبان ۱۴۰۳
گفتگوی دیباچه با مهدی وثوقی راد، بازیگر پیشکسوت عرصه تئاتر و تلویزیون

برخی از نمایش‌های روی صحنه، اصالت و پختگی لازم را ندارند/ آخرین خبرها از پروژه جدید نیما جاویدی!

۱۳:۲۱  -  ۲۶ آبان ۱۴۰۳
" گالری آرت پرشیا " میزبان هنرمند معاصر کشورمان شد؛

شگفتی نمایشگاه انفرادی آثار استاد "جلیل خلیلی" و هنری که باید دیده شود!

۲۰:۰۴  -  ۲۲ آبان ۱۴۰۳
پربازدیدها
آخرین اخبار